دسته | روانشناسی و علوم تربیتی |
---|---|
حجم | 278/37 کیلوبایت |
صفحه | 70 |
فرمت | docx |
قیمت | 43500 تومان |
هدف از این پایان نامه اختلال در ارتباطات والد و کودک و اسیب شناسی آن می باشد.
كار بالبي كه برچگونگي سازگاري اوليه و استمرار تجربه تأكيد دارد ، چهارچوبي براي مفهوم سازي اختلال هاي روابط اوليه و رابطه آنها با آسيب شناسي رواني ، فراهم مي كند . روابط اوليه مختل ، فرايندي است كه افراد را در برابر تنيدگي هاي معمولي و ايجاد اسيب رواني ، آسيب پذير مي گرداند ( سامروف ، امده ،1989 ) .
الگوهاي ارتباطي ، شيوه خاص تنظيم عاطفي و انتظارات ، باورها و نگرش هاي بنيادين فردند كه از دوره نوباوگي به دوره هاي بعدي منتقل مي شوند . علت تناوب راهبردهاي مقابله اي كه افراد در برابر تنيدگي هاي معمولي استفاده مي كنند ، و همين طور تفاوت افراد در طلب حمايت ديگران ، و نيز استفاده از پيام هاي دروني ، گوناگوني الگوهاي تنظيمي اوليه و تحريف هايي است كه در آنها ايجاد شده است .
در نتيجه آن افرادي كه تاريخچه دلبستگي ناايمن دارند به احتمال زياد روابطي برقرار مي كنند كه غير حمايتي بوده و به آساني گسسته مي شوند . تجارب اوليه كودكي كه تاريخچه اجتنابي دارد ، باعث مي شود او خود را مستحق مراقبت ندانسته ،خود را ناتوان از نزديكي هيجاني ببيند و سبك رفتار انزواطلبي را اتخاذ نمايد . كودكي كه تاريخچه تجربه مراقبتي غير قابل پيش بيني يا بي ثبات دارد ، هيجان هاي منفي به جاي ترميم روابط بيشتر موجب تخريب آنها شده ، و مانع از ايجاد روابط نزديك با ثبات مي شوند . استمرار اين الگوها ، تا حدي ، به اين دليل است كه فرايندهاي زيربنايي ناهشيار ، بخشي از يك مبادله اجتماعي هوشيار نبوده و در معرض بازخودرهاي محيطي و بازبيني قرار ندارند ( اسروف و همكاران ،1999)
كودكاني كه تاريخچه اجتنابي يا مقاوم دارند ،در برابر هيجاناتي كه بايد ارتباط عاطفي و مبادله را تسهيل كنند ، يا به صورت دفاعي واكنش نشان مي دهند يا رابطه را قطع مي كنند . در نتيجه ، زماني كه كودك تجربه اي ناراحت كننده دارد ممكن است نتواند پيامي مستقيم مبني بر نياز به حمايت ، ارسال كند ،دچار هيجان منفي شود ،و قادر نباشد روابط اجتماعي بالقوه حمايت كننده ، برقرار نمايد . در افرادي كه تاريخچه دلبستگي آشفته دارند ، فرايندهاي تنظيم و يكپارچه سازي حالت هاي رفتاري و هيجاني ، احتمالاً به دليل قرار گرفتن در بافت هاي مراقبتي شديداً خشن يا آشفته ، دچار اختلال شده اند ( كارلسون و اسروف ) . اگر بافت مراقبتي ناكافي باشد ، و يا ضربه هاي رواني مكرر وجود داشته باشد ، سطح برانگيختگي ممكن است جداسازي يا تقسيم عواطف شديد را ايجاب كند ،و در اين شرايط پديده گسست رخ مي دهد ( پوتنام ،1994 ). به طور خلاصه ، بروز اختلال هاي اوليه در روابط دلبستگي ،كه عموماً آسيب رواني محسوب نمي شوند يا به طور مستقيم منجر به اسيب رواني نمي گردند ، پايه هاي اختلال هايي را در فرايندهاي تحولي بنايد مي نهند كه ممكن است در نهايت منجر به آسيب رواني شوند .
فهرست مطالب
انواع الگوهاي ارتباطي
الگوهاي ارتباطي عاطفي والد در هنگام آشفتگي كودك
طبقه بندي مادران با توجه به مدل كاري دروني متخصام – درمانده
سطوح پردازش در ارتباط هاي والد – كودك
سطح فردي : مدل كار دروني از خود درگيري
سطح ميان فردي : دريافت و ارسال پيام ها
سطح فراشناختي : روز آمد كردن و باز بيني
نقش ارتباط باز در ايجاد دلبستگي ايمن
چرخه ايمن و چرخه اضطرابي در ارتباطات والد و كودك
آسيب شناسي رواني و ساختارهاي تحولي
نقش تجربه اوليه و سازگاري
اختلال در رابطه اوليه و آسيب شناسي رواني
رابطه دلبستگي و برخي اختلالات خاص
اختلال هاي اضطرابي
رفتارهاي ضد اجتماعي
افسردگي
مداخله
يشينه تحقيقاتي
پيشينه داخلی
پيشينه خارجی
منابع و مآخذ
منابع فارسی
منابع انگلیسی